عکاسی دیجیتال: وقتی چشمان ناصرالدین شاه به زندگی روزمره باز می‌گردد
حامد کیا پادکست ۱۳۹۳/۰۹/۰۳

عکاسی دیجیتال: وقتی چشمان ناصرالدین شاه به زندگی روزمره باز می‌گردد

چهارشنبه بیست و هشتم آبان، اولین نشست «هنر و زندگی روزمره» با موضوع «عکس و زندگی روزمره شهری» برگزار شد. در ادامه پادکست سخنرانی حامد کیا با عنوان «عکاسی دیجیتال: وقتی چشمان ناصرالدین شاه به زندگی روزمره باز می‌گردد» در دسترس است.

در قرن ۱۹ میلادی، نگریستن با علم پیوند مستقیم پیدا کرد. علم قصد داشت تا بتواند بشر را به سعادت برساند و این سعادت امکان‌پذیر نبود جز با شکافتن رازهای طبیعت و تسلط یافتن بر قوانین آن. علم، از همان ابتدا، در جهت یافتن حقایق علمی و قضاوت آن‌ها، نگریستن به مثابه خیره شدن به هستی را به عنوان ابزاری معتبر مورد استفاده قرار داد.

عمل نگریستن در مفهوم خیرگی در قرن 19 با اختراع عکاسی ابعاد نوینی پیدا کرد. بشر عمل نگریستن را به ماشین انتقال داد و حافظه را به نگاتیو‌ها پیوند زد. از این دیدگاه، در زندگی روزمره این تمایل پیدا شد تا بشر خیره به اطراف نگاه کند و کار خیره شدن به کار عکاسی تبدیل شد و کار عکاسی به کار ثبت خیره شدن.

ورود ماشین دوربین به دربار ناصرالدین شاه‌ فعل نگریستن به معنای مدرن آن را هم به همراه آورد. نصرالدین شاه و همسرانش آموختند که به ماشین دوربین خیره بمانند. ماشین مفهومی است که چیزی را به آن می‌دهیم و چیزی را تحویل می‌گیریم. ناصرالدین شاه نگاه خیره‌ای را تحویل ماشین دوربین می‌داد و تصویری از نگاه‌های خیره را تحویل می‌گرفت. ناصرالدین شاه، بی آنکه به فکر مخاطب برای ثبت احوالات خود باشد، تجربه‌ای دیگر از نگریستن به مفهوم خیره ماندن را پیدا کرد. در نتیجه، داشتن چشمان کنجکاو و خیره در فعل نگریستن با ناصرالدین شاه در تاریخ ایران آغاز گشت.

با رواج عکاسخانه‌ها در دوره پهلوی اول و دوم، طبقه متوسط ایران آرام آرام انگیزه رجوع به تثبیت لحظاتی خاص از زندگی  و مراسم‌های خود را پیدا کرد. در نتیجه، پدیده خیره شدن وارد زندگی شهری شد و در طول زندگی روزمره موقعیت‌هایی خاص ایجاد ‌شدند تا طبقه متوسط برای آن استدیو‌ها برود. در دوره آنالوگ نیز پدیده عکاسی احتیاج به یک توجیه و دلیل داشت تا برای ثبت آن به خرید یک حلقه فیلم اقدام کرد. از اینرو، در زندگی روزمره شهری طبقه متوسط، مفهوم خیره شدن در مراسم‌ها و شرایط ویژه منطق خود را پیدا می‌کرد و آلبوم‌هایی که از آن‌ها نتیجه می‌شد نیز در دوره هم بودن‌های فامیلی و مهمانی‌ها دیده می‌شد و به مفهومی مخاطبان آلبوم‌ها افراد خاص و ویژه حاضر در آن میهمانی بودند.

در دوره دیجیتال، مفهوم خیره شدن جزئی از زندگی روزمره ایرانیان شده است. نگاه‌های خیره به لنزها تنها برای ثبت حالات و احوالاتی است که دیگر ربط چندانی به مراسم‌ها ندارد. زندگی روزمره ایرانی از داشتن دلیل برای خرید یک حلقه فیلم آنالوگ به میل ثبت حالات و احوالات در دوره دیجیتال گذار کرده است. ناصرالدین‌شاه این امکان و توانایی را داشت تا بدون نیاز به مراسم‌ها، در هر زمان و مکان، صرفاً جهت ثبت احوالات خود به دوربین خیره ‌شود و در دوره حاضر این توانایی ایجاد شده است تا برای حالات و احوالات زندگی روزمره خود را به جلوی دوربین ببریم؛ به بیانی، این یک توانایی مضاعف هست چون می‌دانیم که برای ثبت و بارگذاری حالات و احوالاتمان در فضای مجازی مخاطبان مختلفی هم خواهیم داشت. زندگی روزمره ایرانی از نیاز به مناسک به عنوان یک دلیل برای عکاسی به داشتن ساده‌ترین انگیزه مبنی بر ثبت حالات و احساسات خود در لحظه رسیده است.

از این‌ دیدگاه، ثبت احساسات در زندگی روزمره ایرانی، با مسئله هویت ارتباط مستقیم و معنی‌داری را پیدا می‌کند. هویت ملی، هویت مذهبی، هویت خانوادگی، هویت شخصی و هویت گروهی پنج هویتی هستند که در تصاویر عکاسی از لحظاتمان بر اساس آنچه که در تصویر مشخص می‌شود مورد بازتعریف قرار می‌گیرند. در این نشست سعی می‌شود تا این روابط متداخل با رویکرد بر مفهوم خیره شدن به مثابه قدرت، مصرف و سبک زندگی مورد بررسی قرار بگیرند.

عکس کاور:

- با سپاس از خانم افسانه کامران، دبیر علمی مجموعه نشست های «هنر وزندگی روزمره»

پادکست مرتبط:

پادکست: عکس زندگی روزمره / عکاسی زندگی روزمره

تجربه گروه «Everyday Iran» - علی کاوه